۲۵ مرداد ۱۴۰۴

زندگی نامه رودکی

رودکی پدر شعر فارسی و استاد شاعران جهان می‌باشد. با توجه به اسنادی، او یکی از قدیمی‌ترین شاعران شعر پارسی است. البته تا پیش از او، شاعران دیگری نیزبه زبان پارسی شعر می‌گفتند اما لحاظ محتوا و بیان قوی نبودند و یا اثر رسمی و معتبری از آن‌ها باقی نمانده است. در ادامه به بخش کوچکی از زندگی نامه رودکی اشاره کرده‌ایم. با مجله خبری توکامگ همراه باشید.

زندگی نامه رودکی از تولد تا مرگ

رودکی در زمان سامانیان که دوران‌ اوج فرهنگ و تمدن ایران بود می‌زیست و با حمایت پادشاه سامانی، شعر می‌گفت. وی  از شاعران پرکار درزمان خود بود و در عمر هشتاد و دو ساله‌ی خود، حدود یک میلیون بیت شعر و شش دفتر مثنوی از خود باقی گذاشت که امروزه چیزی جز هزار بیت از آن‌ها موجود نیست.

او احتمالا در نیمه دوم قرن سوم و بین سال‌های ۲۵۰ تا ۲۶۵ قمری در یکی از روستاهای رودک سمرقند به نام بَنُج متولد شده‌است. سمرقند که امروزه بخشی ازبکستان می‌باشد، آن زمان یکی از شهرهای مهم ماوراءالنهر بود که خاندان سامانی بر آن حکمرانی می‌کردند.

عوفی یکی از قدیم‌ترین مولفانی است که حدود 3 قرن بعداز رودکی می‌زیست. او اعتقاد داشت که رودکی بسیار تیزهوش بوده، به گونه‌ای که در 8 سالگی حافظ کل قرآن بود.

علاقه به موسیقی

با توجه به آثار عوفی، رودکی دارای صورتی زیبا و آواز خوشی بوده‌است و به همین علت او خوانندگی و ساز را فراگرفت. وی از آن جهت که منبع درآمد مشخصی نداشت و از شعر و شاعری نیز پولی دریافت نمی‌کرد، از این استعداد بهره برده و با نوازندگی و خوانندگی درآمد کسب می‌کرد.

زندگی نامه ورود رودکی به دربار

با بررسی زندگی نامه و برخی اشعار رودکی مشخص می‌شود که او زندگی مرفهی در جوانی خود نداشته‌است. اسناد درستی از شیوه زندگی، تحصیلات و زمان نقل مکان او از سمرقند به بخارا در دست نیست. تاریخ‌ دانان قدیمی، رودکی را شاعر دربار نصربن احمد معرفی کرده‌اند که از سال ۳۰۱ تا ۳۳۱ حکمرانی می‌کرد.

از آنجا که رودکی در سال ۳۲۹ و دو سال قبل از پادشاه از دنیا رفت، می‌توان گفت حدود ۴۵ سالگی وارد دربار شده‌است. او بعد ازورود به دربار سامانی، مورد احترام  پادشاه و درباریان قرارمی‌گیرد. به گونه‌ای که نظامی عروضی در زندگی نامه رودکی می‌نویسد: ” از همراهان پادشاه، هیچ‌کس قابل قبول تر از رودکی نبود “

ثروت رودکی

با بررسی زندگی نامه رودکی مشخص می‌شود که او پس از آن‌ که به دربار سامانی وارد شد، مورد لطف و اقبال پادشاهان قرار گرفت. او تبدیل به شاعری شد که شعرش همه‌ جا مورد قبول بود. در روایتی او فقط بابت یک قصیده، پنجاه و سه هزار درم از پادشاه و درباریان پاداش دریافت می‌کرد.

نظامی عروضی درباره‌ی ثروت رودکی بیان کرده‌است که او به‌ قدری ثروت داشته که در سفری که همراه نصربن احمد از هرات به بخارا می‌رفته، چهارصد شتر متعلق به اسباب و وسایل او بود! اما شرایط به این صورت باقی نماند و پدر شعر فارسی تمام اموال خود را از دست داده و دراواخر عمر دچار فقر می‌شود چنان‌ که خودش در شرحال خود می‌گوید:

یکی نماند کنون زان همه، بسود و بریخت

چه نحس بود! همانا که نحسِ کیوان بود

تبعید و شکنجه رودکی در اواخر عمر

در زندگی نامه رودکی آمده‌است که او در اواخر عمربه دلایلی تمام دارایی‌ خود را از دست داده و در نهایت با فقر و شکنجه از دنیا می‌رود. عده‌ای معتقداند که دین رودکی اسماعیلیه یا فاطمی بوده‌است اما چون بیش‌ از دین، به فلسفه و علوم فکری توجه می‌کرد به توطئه گرفتار می‌شود. او به دلیل افکاروعقایدی که علیه‌اش به وجود آمد، اموال، جایگاه و حتی بینایی خود را از دست می‌دهد. چنان‌که در کالبدشکافی جسدش مشخص شد که چشمانش بر اثر گرمای آتش سوخته‌ و روی دنده‌هایش آثار شکستگی دیده‌می‌شد.

نکته‌ی دیگری که تبعید و فقر شاعر را نشان می‌دهد، در گذشت او در زادگاهش می‌باشد. او ظاهرا از بخارا و دربار به روستای بنجک تبعید شده و در نهایت در سال ۳۱۹ شمسی و در سن ۸۲ سالگی فوت می‌کند.

کشف مقبره رودکی

محل دفن رودکی تا هزار سال بعداز مرگ او مشخص نبود. در سال ۱۹۴۰، فردی به نام صدرالدین عینی که بنیانگذار ادبیات تاجیکی می‌باشد، تصمیم می‌گیرد قبر او را پیدا کند. او پس از بررسی تاریخ سمرقند توانست مقبره او را در یک قبرستان قدیمی در بنجرود پیدا کند. در سال ۱۹۶۵ گروهی از باستان‌شناسان روسی قبر رودکی را بازکردند و با بررسی جسد و مبنا قراردادن اشعارش، موفق به بازسازی چهره شاعر شدند.

زندگی نامه رودکی

در کالبدشکافی جسد پدر شعر فارسی مشخص شد که کاسه چشم شاعر در پایان عمر خالی بوده‌است. با توجه به بررسی‌ها کسی چشمان رودکی را درنیاورده، بلکه سر او روی آتش یا زغالِ داغ گرفتن و باعث سوختن و کوری چشمان او شده‌اند. همچنین جراحات و شکستگی‌هایی روی استخوان و دنده‌های رودکی دیده شد که نشان‌دهنده شکنجه او قبل از مرگ است.

مقبره امروزی رودکی کجاست؟

بعد از آن‌ که صدرالدین عینی، قبر رودکی را یافت، بقعه‌ای بالای آرامگاه او ساخت. این بقعه هم‌ اکنون در روستای بنجرودک یا پنجکنت در ۱۷۰ کیلومتری شمال شهر دوشنبه و در خاک جمهوری تاجیکستان واقع می‌باشد. چندی پیش تعدادی از استادان کاشی کار نیشابوری گنبد بقعه آرامگاه رودکی را با استفاده از کاشی‌های فیروزه‌ای مرمت کردند.

آیا رودکی کور مادرزاد بود؟

بسیاری از شاعران و تاریخ‌شناسان معتقدند که رودکی به صورت مادرزاد نابینا بوده‌است. با این وجود باتوجه به زندگی نامه رودکی و نحوه توصیف این شاعر از طبیعت و مکان‌ها نابینایی او به صورت مادرزاد بعید می‌باشد.

زندگی نامه رودکی

کوری در پایان عمر

در سال ۷۰۹ قمری، فردی به نام محمدبن عمر نجاتی در سال 709 قمری در کتاب بساتین‌ الفضلاء آورده‌است که رودکی پدر شعر پارسی در پایان عمر چشمان خود را از دست دا. امروزه دانشمندان فارسی این سخن را قبول دارند و فردی مانند سعید نفیسی که پژوهشگر ادبیات فارسی بود، به صراحت نابینایی رودکی را رد می‌کند.

این سخن از چند جهت صحیح می‌باشد. اول آن‌که رودکی در تمام آثار به باقی مانده‌اش از کوری خود صحبتی نکرده و حتی توصیفاتی را بازگو می‌کند که بینایی‌اش را ثابت می‌کند. ثانیا تذکره‌نویسان هیچ سند و منبع معتبری درمورد نابینایی مادرزادی رودکی ندارند. به همین دلیل امکان دارد که رودکی در سال‌های پایانی عمرخد به خاطر یکسری مسائل نابینا شده‌باشد.

معرفی مهمترین آثار رودکی

تنوع اشعار رودکی از نظر وزن، قالب و محتوا بیان می‌کند که او شاعری فعال بوده‌است. در منابع مختلفی نظیر بهارستان جامی، مفتاح التواریخ و حبيب السیر، اشعار او را از هفتصد هزار تا یک میلیون بیت عنوان شده که البته رقم اغراق‌آمیزی می‌باشد. با این‌ وجود قطعا تعداد ابیات رودکی کمتر از صد هزار بیت نمی‌شود که همین، بالغ بر چندین جلد بوده‌است. بخش مهمی از اشعار او منظومه‌های داستانی او می‌باشد که در قالب مثنوی گفته‌است. در ادامه مطلب زندگی نامه رودکی به چند مورد از آثار مهم او اشاره کرده‌ایم:

1.مثنوی کلیله و دمنه

مهم‌ترین منظومه‌ی رودکی، کلیله و دمنه‌ی ابن مقنع می‌باشد که ابوالفضل بلعمی به دستور امیر نصر سامانی آن را به فارسی ترجمه کرد، سپس رودکی ترجمه آن را به نظم درآورد. این منظومه طولانی که همانند مثنوی مولوی بر وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن گفته شده‌است. از این منظومه اکنون چند بیت بیشتر نمانده است.

2.سندباد نامه

سندبادنامه یکی از آثاری می‌باشد که در عصر سامانی از زبان هندی به ایران راه یافت و بعد از آن به ادبیات عرب و اروپا وارد شد. ابیات پراکنده‌ای مشابه کلیله و دمنه از سندبادنامه به جای مانده‌است که بیان می‌کند رودکی این اثر را هم به نظم درآورده بود. امروزه تنها یک سندبادنامه وجود دارد که به وسیله ابوالفوارس قنارزی نوشته‌ شده و باتوجه به پژوهش‌های پاول هرن، شرق‌شناس آلمانی، به سندباد نامه‌ی رودکی بر می‌گردد.

3.اشعار رودکی

ابیات پراکنده دیگری از رودکی وجود دارد بنابراین احتمال می‌رود که چند مثنوی دیگر در وزن‌های مختلف داشته‌است. محققان تعداد این مثنوی ها را ۶ عدد بیان کرده‌اند. او در سرودن قصیده و غزل نیز ماهر بوده و ابداع قالب‌هایی چون رباعی را به او نسبت داده‌اند.

4.قصاید و مدحیات

همانطور که قبلا در زندگی نامه رودکی بیان شد، او شاعر دربار سامانیان بود. در آن زمان اکثرشاعران به مدح و ستایش پادشاهان و بزرگان می‌پرداختند تا ازاین طریق هم جایگاه و درجه بالایی پیداکنند و هم پول و پاداش دریافت کنند. رودکی مدح های خود را در قالب قصیده انجام می‌داد و در مدح و ستایش تعادل را رعایت می‌کرد و زیاد اهل چاپلوسی نبود. مهم‌ترین اثر او در این حوزه، مدح ابوجعفر احمدبن محمد، امیر سیستان می‌باشد که با این مطلع آغاز می‌شود:

مادر مِی را بکرد باید قربان

بچه‌ی او را گرفت و کرد به دندان

او در این قصیده، علاوه بر مدح و ستایش امیر، از نحوه ساخت شراب به شیوه‌ای کنایه‌ای سخن‌گفته، مثلا شراب را به مادر و انگور را به فرزند او تشبیه کرده‌است.

5.رباعیات

رودکی را ابداع کننده‌ی قالب رباعی می‌باشد. او علاوه بر این قالب، ظاهرا وزن‌ها و قالب‌های دیگری نیز ابداع کرده‌بود که متاسفانه چیزی از آن‌ها نمانده‌است. شمس قیس رازی در کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم، رودکی را آفریننده رباعی معرفی کرده‌است و آغاز آن را به زمانی نسبت می‌دهد که او را کودکی در حال گردو بازی می‌بیند.

کودک با وزنی آهنگین این شعر را می‌خواند :” غلتان غلتان همی رود تا بن گو ” پس از آن رودکی به خانه رفته و بر وزن این بیت شعر می‌سراید. از آنجا که شعرش دو بیت و چهار مصراع دارد، به آن را رباعی می‌گویند و این قالب ابداع می‌شود.

مهم‌ترین مضامین اشعار رودکی

در ادامه مقاله‌ی زندگی نامه رودکی مهم‌ترین مضامین اشعار رودکی را بررسی می کنیم.

1.ناپایداری جهان

مهم‌ترین مضمون اشعار او، تاکید بر ناپایداری جهان هستی می‌باشد. او معتقد است که دنیا با تمام زیبایی‌هایش ماندگار نیست و این موضوع، گاه او را به نگاهی عارفانه و زاهدانه سوق می‌دهد. او گاهی به انسان‌های غرق در دنیا و ثروتمندان اخطار داده‌است که مراقب باشند تمام دارایی‌هایشان موقتی می‌باشد و نباید دلبسته‌ی آن‌ها شوند. البته این اشعار، به دنیاگریزی و ترک خوشی‌های دنیا توصیه نمی‌کند، بلکه برعکس عقیده دارد که باید به نعمت‌های دنیا توجه بیشتری شود .

2.دعوت به شادی

رودکی در اشعار خود، افراد را به شادی و دوری از غم فرامی‌خواند. او در این اشعار شراب را عامل شادی و خوشحالی می‌داند. البته شادی‌ ستایی رودکی موجب فراموشی تلاطم‌ها و مشکلات دنیا نمی‌شود بلکه او درهر موضوعی تعادل را رعایت می‌کند.

شاد زی با سیاه چشمان، شاد

که جهان نیست جز فسانه و باد

3.عشق در اشعار رودکی

یکی از مضامین اشعار رودکی عشق می‌باشد. معشوق رودکی معنوی و آسمانی نیست بلکه همان معشوق درباری است. شاعرانی نظیر صابر ترمذی و سوزنی سمرقندی که هم‌وطن و هم‌دوره رودکی می‌باشند، بیان کرده‌اند که او به خدمتکاری به نام عیار علاقه‌مند بود و حتی برای خرید او وام گرفت و مقروض شد. با این‌ حال تصور رودکی از عشق، بسیار فراتر از کنیز و غلام می‌باشد. نوا او در برابر معشوقش، بسیار فروتنانه بود:

هر آن زمین که تو یک ره بر او قدم بنهی

هزار سجده بَرَم خاک آن زمین تو را

بعد از رودکی، تواضع و ندبه در برابر معشوق، میان شاعران خصوصا در قالب غزل رواج پیداکرد. البته او در اشعارش تعادل را رعایت می‌کرد.

معروف ترین اشعار رودکی

در این قسمت از زندگی نامه رودکی به برخی از معروف‌ترین اشعار این شاعر بزرگ را همراه با تفسیر و معنای آن اشاره کرده‌ایم.

1.بوی جوی مولیان آید همی

یکی ازمشهورترین اشعار رودکی، قصیده‌‌ی «بوی جوی مولیان آید همی» می‌باشد. این شعر در تاریخ ادبیات فارسی یکی اززیباترین نمونه‌های وصف طبیعت و عشق به وطن می‌باشد:

بوی جوی مولیان آید همی

یاد یار مهربان آید همی

ریگ آموی و درشتی راه او

زیر پایم پر نیان آید همی

آب جیحون از نشاط روی دوست

خنگ ما را تا میان آید همی

ای بخارا شادباش و در زی

میر زی تو شادمان آید همی

میر ماهست و بخارا آسمان

ماه سوی آسمان آید همی

میر سرو است و بخارا بوستان

سرو سوی بوستان آید همی

رودکی در این شعر، با افسوس و اندوه از دوری وطن و یار گفته‌است. او با بهره از تصاویر طبیعی و توصیفاتی زیبا، احساسات خود را به گونه‌ای زیبا و خاص بیان می‌کند.

2.آمد بهار خرم با رنگ و بوی طیب

از دیگر اشعار شناخته شده رودکی، قصیده‌‌ی «آمد بهار خرم با رنگ و بوی طیب» می‌باشد. این شعر، در وصیف زیبایی‌های بهار و شور و نشاطی می‌باشد که این فصل با خود به همراه دارد:

آمد بهار خرم با رنگ و بوی طیب

با صد هزار نزهت و آرامش عجیب

شاخ درخت بردم و بربست غنچه سر

برگ لطیف گشت و بر او بست زلف جیب

باد هوا به بوی گل و مُشک می‌وزد

ابر هوا به جای دَر و دُر همی چکیب

نسرین، لطیف و نرگس، خاموش خنده‌زن

شکل عروس و زلف عروس و بنا به نیب

مرغ هوا برآورد گِله ز روی لحن

مردم ره نشیند بر کار گاه طیب

با این همه نشاط به نوروز، بزم ساز

برخیز و دیر زی که جهان نیست پایدار

رودکی در این شعر، تمام زیبایی و نعمت‌های فصل بهار را بیان می‌کند. او با استفاده از واژگان خوش‌آوا و تصاویر دلنشین، حس شادابی و زندگی را به خواننده انتقال می‌دهد.

3.گلایه رودکی از پیری

رودکی همچنین در یکی از اشعارش از پیری و گذر زمان گلایه دارد. این شعر، نشان‌دهنده حسرت و اندوه شاعر از گذر عمر و از دست دادن جوانی است:

هر که نامخت از گذشت روزگاز

هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار

دیدمش پیر و جوان گفت این سخن

هر چه من دانم تو می‌دانی ز من

خفته ای که بسا بیند به خواب

آن چه بیند در نهان بین جهان

رودکی در این بیت‌ها، با بهره گیری از تجارب شخصی و زندگی خود، به خواننده می‌آموزد که باید از گذر عمر درس بگیردو قدر لحظات را بداند. این شعر، همچنین بیان کننده حکمت و خرد رودکی می‌باشد که در طی سال‌ها کسب کرده‌است.

4.قصیده‌ای در وصف مرو

رودکی پدر شعر فارسی در وصف شهر مرو شعری گفته‌است. این شعر، نشان‌دهنده عشق و احترام شاعر به این شهر تاریخی و فرهنگی می‌باشد:

مروست این یا بهشت جاودان

هر طرف باغی و بستانی گران

نه چنان مرو را آبادانیست

که مرو را باشد ویرانی چنان

چشمه‌های آب شیرین پرنوا

بوستان ها با درختان گران

مرو، ای شهر دل افروز بهار

کاشکی بر تو نرفتی زوال

رودکی با استفاده از تصاویر زیبا سعی در به تصویر کشیدن عظمت شهر مرو در این شعر دارد و این شهر را به بهشت تشبیه می‌کند.

5.قصیده‌ای در مدح و ستایش سامانیان

این شاعر در قصیده‌های خود بسیاری از اشعار را در ستایش و مدح شاهان سامانی گفته‌است. برای نمونه می‌توان به قصیده‌ای که در مدح و ستایش امیر نصر بن احمد سامانی سروده‌است اشاره کرد:

ای امیری که در جهان مردی

چون تو پیدا نشد ز مادر و دهر

ای امیری که در جهان امروز

همچو تو کمتر آورد مادر

خسروانی چو باز گردد گاه

خسروانی را چنان بود که تو را

هر چه خواهی، تو خود ز اهل هنر

اهل هنر را تویی ز خسروتر

رودکی پدر شعر فارسی در این شعر از امیر نصر بن احمد تمجید به عمل‌می‌آورد و او را با صفات برتر انسانی وصف می‌کند. این شاعر برای تمجید از امیر نصر بن احمد از کلمات ارزشمند و فاخر استفاده کرده‌است.

زندگی نامه و اهمیت و جایگاه رودکی در ادبیات

رودکی پدر شعر فارسی از محبوبیت و جایگاه بالایی هم درایران و هم در کشورهای خارجی دارد. هرچند وقت به مناسبت سالروز ولادت و یا درگذشت این شاعر پرآوازه مراسمی در ایران و یا کشورهایی مانند افغانستان، تاحیکستان و یا ازبکستان برگزار می‌شود. طی این مراسم ابیاتی از این شاعر خوانده می‌شود و از آثاری که در وصف این شاعر نوشته‌شده رونمایی می‌شود. این شاعر از چنان اهمیتی برخورداراست که یکی از دهانه‌های سیاره تیر به نام او می‌‌باشد.

سخن پایانی

دراین مقاله سعی کردیم درباره زندگی نامه رودکی و نقش او در ایجاد شعر فارسی صحبت کنیم. رودکی پدر شعر کلاسیک پارسی می‌باشد . او آغازکننده سبک‌های جدیدی از سرودن شعر، هم ازجهت محتوا و هم ازجهت قالب و وزن شعری می‌باشد. این شاعر در تغییر خط پهلوی به خط فارسی بسیار تاثیرگذار بوده‌است. ما بخش زیادی از وجود شعر فارسی و قالب‌هایی مانند رباعی و غزل را به او مدیون هستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *