شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما برخی از تحلیلکنندگان فیلم، شبکه نمایش خانگی را یک پروژه خطرناک فرهنگی میدانند. سرویسهای نمایش خانگی به تدریج وارد میدان شدند و معاملات سنتی سینما را تغییر دادند. بنابراین دیگر لازم نیست منتظر باشید تا فیلم ماهها بعد از اکران به شبکه خانگی برسد. همه چیز سریعتر، دیجیتالیتر و شخصیتر در دسترس عموم قرار گرفتند. در ایران نیز سرویسهایی چون فیلیمو، نماوا، فیلمنت، تماشا و … توانستند طی چند سال، میلیونها کاربر را جذب نموده و سر و صدای زیادی ایجاد کنند. حال نظر شما چیست؟! تهدید یا فرصت؟!
طلوع پلتفرمهای نمایش خانگی در ایران
اگر کمی به عقب برگردیم، میبینیم که آغاز شکلگیری سرویسهای نمایش خانگی در ایران به حوالی سال 1395 تا 1397 باز میگردد. در ایتدا، این پلتفرمها با هدف بازپخش فیلمهای تلویزیونی و قدیمی فعالیت خود را آغاز کردند. اما زود متوجه شدند که برای جذب مخاطبین بیشتر، باید به سراغ تولیدمحتوای اختصاصی بروند.
فیلیمو با ساخت سریالهای شهرزاد و یاغی راه را برای پلتفرم نماوا باز کرد و آثاری چون قورباغه، خوب، بد، جلف و رادیواکتیو پا به میدان گذاشتند. در ادامه، فیلمنت نیز سعی نمود با ترکیب فیلمهای سینمایی و مستندهای خاص، جایگاه خود را به تثبیت برساند.

در واقع، همزمان با افت فروش گیشهی سینما و بسته شدن سالنها در دوران کرونا، پلتفرمهای خانگی به پناهگاه اصلی مخاطبین برای فیلم و سریال تبدیل شدند. آنها خلاء تجربه جمعی سینما را با راحتی تماشای فیلم در خانه پر کردند.
دقیقا همین دوران کرونا، نقطه عطف برای صنعت نمایش خانگی در ایران بود؛ که ثابت شد مردم حاضرند برای کیفیت و دسترسی آسان، هزینه اشتراک بپردازند. با وجود راحتی تماشای فیلم و سریال در خانه، باز هم نمیتوان هیجان و لذت دیدن فیلم در فضای سینما را نادیده گرفت. بنابراین، شبکههای نمایش خانگی، هیچ تهدیدی برای سینما ندارند.
تغییر سلیقه مخاطب؛ از پرده نقرهای تا صفحه نمایش خانگی
در گذشته مردم برای دیدن فیلم جدید به سینما میرفتند. اما امروز، مخاطب ایرانی ترجیح میدهد در خانه فیلم و سریالها را دنبال کند. سرویسهای خانگی نیز دقیقا به روی همین نیاز دست گذاشتهاند. اینکه کنترل دست مخاطب باشد، نه سینمادار. در این بخش بهتر با اسامی فیلمهای توقیفی در ایران آشنا شوید.
مخاطب به راحتی میداند در هر ساعتی از شبانهروز فیلم خود را ببیند و نیازی به رزرو بلیت سینما نداشته باشد. از طرفی دیگر این یک امتیاز مثبت برای متولدین دهه 80 و 90 است که گوشی موبایل، لپتاپ و اینترنت، جزئی از زندگی روزمره آنها شدهاند.

به صورت کلی، آدمی روز به روز به دنبال راحتی و سرعت بخشیدن به روند کارهاست. پس طبیعی است که سلیقه و شیوه مصرف محتوا تغییر کرده باشد. از آنجایی که تماشای فیلم و سریال یکی از محبوبترین سرگرمیهای تمام گروه سنین محسوب میشود، دغدغههای روزافزون افراد را به جای رفتن به سینما، مجبور به تماشای فیلم در خانه میکنند.
پس نمیتوان به صورت کلی تماشای فیلم در سینما را بیاهمیت انگاشت. چرا که نشستن در فضای سینما و لذت بردن از آن هیچوقت تکراری نمیشود. اما به دلیل آنکه افراد مانند گذشته، شرایط کافی برای تماشای فیلم مورد علاقهشان در سینما را ندارند، مخاطبین فیلمها از طریق سرویسهای نمایش خانگی دنبال میکنند.
تغییر اقتصاد کشور، درآمد بیشتر برای پلتفرمها
با توجه سختتر شدن شرایط اقتصادی، مردم دیگر قادر به دنبال کردن تمامی فیلم و سریالهای محبوب خود در سینما نیستند. در گذشته مسیر درآمد برای یک فیلم ساده بود. سرمایهگذار هزینه تولید را میداد، فیلم اکران و بلیت به فروش میرفت. در نتیجه، سود یا زیان به دست میآمد.
اما امروزه، سرویسهای نمایش خانگی آنلاین از این شرایط سود زیادی بردهاند. چرا که آنها با مدل اشتراک ماهانه یا تبلیغاتی، درآمد پایدارتری برای خود ایجاد کردهاند. آنها به جای انتظار برای فروش بلیت، از جمعیت عظیمی از کاربران در کل دنیا، هزینه ثابت دریافت مینمایند. این یعنی ریسک مالی کمتر و جریان درآمدی منظمتر.
از این سو، فیلمسازان مستقل که امکان اکران گسترده در سینما ندارند، اکنون میتوانند آثار خود را از طریق پلتفرمهای آنلاین مستقیما به مخاطبین برسانند. به عبارتی، سرویسهای آنلاین تا حدی دموکراتیزه کردن توزیع محتوا را ممکن ساختهاند.
البته بهتر است بدانید این اقتصاد جدید همیشه هم با موفقیت همراه نیست، چرا که چالشهایی نیز دارد. شفاف نبودن آمار بازدید و درآمد واقعی آثار و وابستگی کامل تولیدکنندگان به سیاسیتها و الگوریتمهای پلتفرمهای آنلاین از جمله چالشهای در طول مسیر به شمار میروند.
کیفیت تولید، از سریالهای متوسط تا شاهکارهای خانگی
در سالهای اخیر، کیفیت تولید آثار در سرویسهای نمایش خانگی با رشد قابل توجهی روبرو شده است. تا چند سال پیش، تولیدات خانگی بیشتر شبیه به آثار تلویزیونی بودند و اکنون شاهد سریالهایی هستیم که از نظر کارگردانی، بازیگری و فیلمنامه با محصولات جهانی قابل مقایسه هستند.
از جمله نمونههایی مانند پوست شیر، سقوط، بامدادخمار، سووشون و … نشان دادند که مخاطب برای کیفیت بالا، حاضر است پول پرداخت کند. از سوی دیگر، نمایش خانگی باعث شده تا کارگرانها و بازیگران جوانتر برای شهرت، مجبور به گذشتن از سد اکران و مجوزهای پیچیده نباشند.

با این وجود، طبیعت همیشه یکدست نیست؛ برخی آثار صرفا برای جذب مخاطب و حفظ اشتراک تولید میشوند و از نظر هنری، قابل دفاع نخواهند بود. این جاست که مسئله کنترل کیفیت و نظارت هنری اهمیت پیدا میکند. اگر طرفدار فیلمهای سینمایی هستید، آشنایی با فیلم مست عشق و معرفی بازیگران آن را از دست ندهید.
تهدید واقعی یا فرصت تازه؟
اگر بخواهیم بیطرفانه نگاه کنیم، انواع پلتفرمهای نمایش خانگی دشمن یا ناجی سینما نیستند. آنها فقط نتیجه تغییر رفتار مخاطب در عصر دیجیتال و شرایط اقتصادی کشور هستند. در واقع، این پلتفرمها همان کاری را انجام دادند که تلویزیون در دهه 50 و 60 میلادی با سینما کرد.
در آن زمان، تلویزیون یک تهدید برای سینما به شمار میرفت، اما در نهایت به همزیستی رسیدند و سینما راه خودش را پیدا کرد. تلویزیون نیز مسیر خودش را رفت. در ایران نیز فیلمهای با جنبه تماشای جمعی و هیجانی همچنان برای پرده بزرگ سینما ساخته میشوند و داستانهای شخصیت محور و داستانی بیشتر به سمت نمایش خانگی میروند.
این به این معناست که رقابت سالمی در حال شکلگیری است و اگر به درستی مدیریت شود، فضا برای رشد هر دو به راحتی وجود دارد. پس هیچگونه تهدیدی وجود نداشته و هر یک فرصتی برای دیگری هستند.
قوانین و نظارت، چالش بزرگ پلتفرمهای ایرانی
یکی از مسائل حساس در ایران، موضوع نظارت و مجوز نمایش خانگی است. از همان آغاز، بحث سر اینکه کدام نهاد باید بر این فضا نظات داشته باشد، وزارت ارشاد یا ساترا، بارها میان فعالان فرهنگی و مدیران اختلاف به وجود آورد.
این ناهماهنگی، منجر به تاخیر در انتشار برخی از آثار، توقف پروژهها و حتی سانسورهای غیرمنتظره گردید. برای آنکه صنعت نمایش خانگی رشد کند، نیاز است تا چارچوب شفاف و منسجم برای فعالان تعریف تا حقوق تولیدکنندگان حفظ و ارزشهای فرهنگی رعایت شوند.

این بیثباتی در سیاستگذاری، روند توسعه این فضا را در آینده کند یا به سمت توقف پیش میبرد. آیا میدانید بهترین سریالهایی که امتیاز بالا گرفتند، کدامند؟!
همزیستی هوشمندانه سینما و نمایش خانگی در آینده
بهتر بدانید که سینما قرار نیست بمیرد. همانطور که تئاتر با ظهور سینما از بین نرفت و شکل جدیدی در زندگی فرهنگی به وجود آورد. آینده سینما و نمایش خانگی در ایران، نه در رقابت و دشمنی، بلکه در همزیستی هوشمندانه معنا پیدا میکند.
در چنین فضایی هر دو پلتفرم از یکدیگر الگو گرفته و میتوانند بر یکدیگر تاثیرگذار باشند. سینما اعتبار و تجربه جمعی را حفظ نموده و سرویسهای نمایش خانگی انعطاف و دسترسی گسترده را در اختیار مخاطبین میگذارند. اگر طرفدار فیلمهای ترسناک هستید، پس نباید لیست ترسناکترین فیلمهای 10 سال اخیر را از دست بدهید.
نتیجهگیری
در نهایت باید پذیرفت که پلتفرمهای نمایش خانگی، نه تنها تهدید نیستند، بلکه فرصتی برای آیندهای بهتر از نیازهای نوین مخاطبین و سینمای ایران به شمار میروند. مردم امروز به دنبال آزادی انتخاب، کیفیت برتر و احترام به وقت و زمان خود هستند. پلتفرمهای آنلاین نیز این شرایط را فراهم نموده و سینمای ایران، تجربه هیجانانگیز و تکرارنشدنی تماشای فیلم در یک فضای جذاب را به مخاطب هدیه میدهد.



